واقعا چه کسی مانند حضرت زینب می تواند باشد؟
با این همه مصیبتی که در کربلا دیدند در مقابل ابن زیاد زنا زاده ی ملعون فقط فرمودند چیزی جز زیبایی ندیدم.
خداییش فقط در شام ببینید چه خطبه ای خواندند که ورق ها برگشت آن هم در مقابل یزید زنا زاده ای که پادشاه یکی از حکومت های مقتدر است.
یک روز که کاروان اسرا در خرابه ی شام بود یکی از درباریان به همسر یزید گفت:اسرایی را آورند شما هم بروید و از این اسرا دیدن کنید.
همسر یزید هم برای دیدن این اسرا رفت و به خاطر تبلیغات دستگاه بنی امیه کسی در شام نمی دانست که این کاروان اهل بیت پیامبر است.زن یزید وقتی از اسرا بازید کرد از حضرت زینب سلام الله علیها پرسید شما از چه شهری آمدید؟حضرت فرمودند از مدینه النبی زن یزید گفت پس شما باید سرور من زینب رو بشناسید...
یک شب در خرابه زنی نزد حضرت زینب سلام الله علیها آمد و عرضه داشت این غذا را برای شما آورده ام . (آن زن هم این کاروان را نمی شناخت)حضرت فرمودند ما از سادات هستیم و صدقه بر ما حرام است.آن زن گفت ای اسیر به خدا سوگند که این غذا صدقه نیست من در کودکیم در مدینه زندگی میکردیم و بیماری سختی داشتم پدرم مرا نزدرسول خدا برد و جریان بیماری ام را به او گفت.
امام حسین عله السلام آمد و دستی به سر من کشید و من شفا یافتم از آن روز برای سلامتی حسین(ع) نذری میدهم.
حضرت زینب فرمودند دیگر نمی خواهد نذر بدهی او را در کربلا کشتند و من زینب هستم.
کاروان امام که به مدینه بر گشت جعفر همسر حضرت زینب چند بار قافله را گشت تا زینب (س) را پیدا کند اما نتوانست.جلوی کاروان که آمد حضرت از او پرسید دنبال کسی هستی؟گفت دنبال زینب می گردم
چرا او را نشناخت؟ 
کسی که هم دختر شهید است هم مادر شهید هم خواهر شهید و هم عمه ی شهید و آخر اش هم خودش به شهادت رسید
آخر روضه ها به کجا ختم میشه؟؟؟
اگه دلتون شکست ما رو هم دعا کنید تو این روز نمیشه روضه نخوند
ادامه مطلب...
تبادل
لینک هوشمند
